بدن ما همانند یک ماشین است که در شرایط مطلوب، هفت چاکرای اصلی و نادی‌های مربوط شان به درستی فعالیت می‌کنند. علاوه بر هفت چاکرای اصلی، چاکراهای فرعی دیگری هستند که بر اساس دستورات گرفته شده از هفت چاکرای اصلی، فعالیت می‌کنند.

☯️ انسان در هنگام تولد یعنی زمان نوزادی چاکراهای تاج و نافش بسیار فعال هستند و به صورت منابع جذب اطلاعات عمل می‌کنند. در طول این دوره ( کودکی ) طفل به طبیعت نزدیکتر است و از دنیایی که ما می شناسیم دور است.

همراه با بزرگ شدن بچه، او به حصار امور دنیوی کشیده می‌شود و ارتباطش با طبیعت قطع می‌شود. همراه با گذشت زمان او نداهای درونیش را از دست می دهد و مشکلات آشکار می شوند. این مشکلات چیزی نیستند جز موانعی که توسط خود شخص خلق شده‌اند. این موانع جریان انرژی زندگی را در چاکراها و نادی ها قطع می‌کنند. این گسیختگی بر جریان انرژی هاله‌ای حول بدن تاثیر می‌گذارد. انرژی هاله‌ای همانند حفاظی است که در برابر بیماری‌ها کشیده شده است .


وقتی که انرژی هاله‌ای تخلیه می‌شود، بیماری‌ها شروع به آشکار شدن در قالب فیزیکی می‌کنند. موانعی را که انسان بطور عمده در زندگی خلق می‌کند عبارتند از حسادت، خشم، وابستگی، امیال و آرزوها و نیازها و خواسته‌ها. وقتی که یک مجرای ریکی ( منظور فردی است که از طریق انرژی ریکی درمان می کند. به دلیل جریان یافتن انرژی ریکی از طریق وی، او را مجرا یا کانال می‌نامند ) عمل شفابخشی انجام می دهد، چاکراها را متعادل و متوازن می کند و موانع را بر می‌دارد بطوری که عمل درمان ( شفابخشی ) تسریع می شود، چون چاکراها و نادی‌ها مجددا انرژی دهی شده‌اند. ریکی ابتدا کالبد آئورایی (‌هاله‌ای)، سپس کالبدهای عاطفی و جسمی را درمان می‌کند. ریکی فقط بمنظور درمان بیماری‌های جسمی و عاطفی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما اگر نگاهی به نمودار بیاندازیم، می‌بینیم که ریکی چیزی فراتر از درمان بیماری‌های جسمی و عاطفی است.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها